متاسفم دلم

این روزها تلخ می گذرد ، دستم می لرزد از توصیفش ! همین بس که : نفس کشیدنم در این مرگِ تدریجی، مثل خودکشی است ،با تیغِ کُند.

 هرگاه ازشدت تنهایی به سرم هوس اعتمادی دوباره میزند،خنجرخیانتی را که در پشتم فرو رفته در می آورم،میبوسمش،صیقلی عاشقانه,اندکی نمک به رویش،نوازشش کرده،دوباره بر سر جایش میگذارم...
از قول من به آن لعنتــــــــــی بگویید
"خیالش راحت،من دیوانه،هنوز به خنجرش هم وفـــــــــــادارم...!"

متاسفم
[ چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, ] [ 15:2 ] [ فاطی ] [ ]


 خدایا یادت هست 
دستشو گرفتم آوردم پیشت گفتم من فقط اینو میخوام
گفتی اینکه خیلی کمه بهتر از اینو برات گذاشتم کنار
پامو کوبیدم زمین و گفتم من همینو میخوام
گفتی آخه قول اینو به یکی دیگه دادم

متاسفم
[ چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, ] [ 15:0 ] [ فاطی ] [ ]


 یادته وقتی بهت میگفتم دوست دارم دستام شل میشد
قلبم تند تند میزد بغض گلوم رومیگرفت 
همش میترسیدم یه وقت بخوای بری و تنهام بزاری
یادته بهم میگفتی دیونه من حتی فکرش رو هم از سرت بیرون کن همیشه باهاتم
یادته میگفتی بغض نکن گلوتو درد میاره دیگه نمیتونی حرفای قشنگ قشنگ واسم بزنی
یادته 
دِ یادت نیس لامَصّب این فکر وتوهم نیس واقعا نیستی واقعا جام گذاشتی و رفتی
ببین بغض داره خفم میکنه حتی صدامم دیگه در نمیاد
اینا مهم نیس!فدای یه تار موت
فقط یه چیز خوشبخت شو،همین

متاسفم
[ چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, ] [ 14:57 ] [ فاطی ] [ ]


 مدتیــــست دلم شکســــته از همان جای قبلـی … !
کاش میشد آخر اسمــت نقطه گذاشت تا دیگر شــــروع نشوی … !
کاش میشـــــــد فریاد بزنم : “ پایــــــان ”
دلم خیـــــــلی گرفته اســـت …………..
اینجا نمیتـــــوان به کسی نزدیـــــــک شـــــــد …
آدمهـــا از دور دوست داشتــــنی ترنــــد … !

 

متاسفم
[ شنبه 25 آذر 1391برچسب:, ] [ 22:32 ] [ فاطی ] [ ]


 سالهاست که …
در لایه های نابود اینگونه زیستنی
می گردم و ..
می گردم
تو را
و خودم را
بیگناه گم کرده ام
در خویشتنی که هر گز خوش نبود
چقدر دلم برای خواستن تنگ می شد
تا اینکه دریافتم
این زندگی
نه تویی
نه من
ما گم شده ایم
در نا کجا آباد خود ساخته ای که نشانی ندارد

متاسفم
[ شنبه 25 آذر 1391برچسب:, ] [ 22:31 ] [ فاطی ] [ ]


خدایا خسته ام

خدایا خسته ام ... از این زندگی ... از این دنیای به ظاهر زیبا ...

از این مردم که به ظاهر صادق و با وفا ...

خسته ام ... از دوری ...از درد انتظار از این بیماری نا علاج خسته ام

از این همه دروغ و نیرنگ خسته ام ...

آری پروردگارم از این دنیا خسته ام از آدم هایش

از دروغ هایش از نیرنگ هایش خسته ام ...

پس کو صداقت و محبت چرا اندکی محبت در میان دل مردم نیست چرا قطره ای از

عشق در چشمان بنده هایت نیست همش دروغ پیدا است همش نیرنگ پیدا است ...

دیگر دست محبتی در میان مردم نیست

دیگر عشقی پاک و مقدس در میان مردم نیست سفره ی دل مردم همش دروغ

است ... به ظاهر پاک و صادقانه است ... ای خدایم ای معبودم خسته ام ... کو

زندگی پاک و مقدسانه ... کو دست عشق و محبت ... کو سفره ی وفا و

صداقت ...همه رفته اند و نیرنگ مانده است من خسته ام ...از این همه

بی وفایی ...از این همه درد انتظار ...از این همه حسرت ... از این همه اشک ... از این

همه ناله و فغان ... خسته ام ... آری ... خسته ام ... از دست خودم خسته ام از

دست این زندگی که برایم سیاه بختی آورده است خسته ام ...

از دست همه خسته ام...

از دست روزگار بی معرفت از دست  مردم بی معرفت ... ای خدایم دیگر از

زندگی سیرم ... از خودم سیرم ... از دنیا سیرم... ای خدایم گوش کن صدایم ...

من خسته ام...

خدایا کمکم کن خیلی وقته تنهام

متاسفم
[ شنبه 25 آذر 1391برچسب:, ] [ 22:30 ] [ فاطی ] [ ]


 سلام کسی که تو دلم درخشید

سلام کسی که تو دلم درخشید

من دیگه دوست ندارم ببخشید

من واسه اون کسی که دوس ندارم

نمیتونم شاخه ای گل بیارم بین تو

و اون روزا کلی فرقه تو اسمونت پر

رعدوبرقه نه مهربونی نه واسم میخندی

هر درویو من میزنم میبندی 

کو اون همه شعرای عاشقونه کی بود

بهم میگفت سلام بهونه از چشم من

افتادی نازنینم دوست ندارم دیگه تورو ببینم 

اگه دلت همین حالا بشکنه

بهتر از آوارگیای منه

من کسیو میخوام که عاشق باشه

اولو و اخرش شقایق باشه 

من کسیو میخوام که نیس مث تو

پشیمونم دوست ندارم برو

پشیمونی گرچه نداره سودی

خوب شد که فهمیدم بدی به زودی

متاسفم
[ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, ] [ 22:4 ] [ فاطی ] [ ]


تو را گم کرده ام

 تو را گم کرده ام
انگار نیستی،نه صدایی از تو است و نه نگاهی
پس بگو چرا نمیکنی از من یادی
من برایت شده ام لحظه ای،گهگاهی
فکر نمیکنم از دوری ام آرامی
در حسرت منی و پریشانی
تو را گم کرده ام و در جستجوی توام ،تا تو را دوباره به قلبم برسانم ،
قلبم نفس میخواهد،باید قلبم را تا لحظه ی پیدا کردنت بی نفس بکشانم.
آنقدر دلم برایت پرپر زد که بی بال شد،
آنقدر گشتم و گشتم اینجا و آنجا که اینک خودم را نیز گم کرده ام.
بشنو صدایم را ،این آخرین نوای کسی است که بی تو بی صداست
ببین حالم را،این آخرین نفسهای کسی است که بی تو بی هواست
تو را گم کرده ام و تنهایی را پیدا،ای غم تو دیگر به سراغم نیا
نیستی و خیالت با من است،از خیال تو یادت در قلب من است،
از یادت ،دلتنگی به جا مانده و انتظار،بیش از این مرا بیقرار نگذار.
تو را گم کرده ام و آغوش سردم در حسرت گرمای وجودت مانده،
قلب عاشقم این قصه نیمه تمام را تا آخرش خوانده،
این خاطره هاست که در خاطر پریشانم به جا مانده.
میخواهمت ای جواهر گمشده ام،
اگر بودی و میدیدی حالم را ،میفهمی که چرا دیوانه شده ام.
فاصله ی من و تو ، دورتر از آسمان و دریا است ،
من میبارم و تو فکرت پیش ساحل است هنوز هم باور نداری که قلبم عاشق است.
تو را گم کرده ام و پیدایت میکنم،اگر تو را دیدم به اندازه تمام عمرم نگاهت میکنم

متاسفم
[ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, ] [ 22:2 ] [ فاطی ] [ ]


من به خود میبالم......

من به خود میبالم که در این گوشه دنیا به امیدی زنده ام که فقط خود دانم 

 

نه عشق هست نه ارزو چرا که عشق را هوس گرفته و ارزو را روزگار

 

من به خود میبالم که در این گردی اعجاب انگیز به خودم وابستم

 

من ساده ام ساده تر از بی رنگی پاکم پاکتر از یکرنگی من خودمم خود خود خودمم

 

باران سرد که برای حضورت در قصرش باید حتما اجازه گیری

 

نکند که ترک بردارد چینی نازک احساس دلم

 

به خودم میبالم که خودم را دوست دارم اندازه دنیا و حصاریست بین من و تو 

 

من نمیخواهم بفهمم راز بردن را میخواهم بازنده

 

بمانم چرا که بردن در این دیر با خلافی همراست یا کلک باید زد 

 

من عاشق خوشحالی و شادی و شورم دوس دارم

 

که همگی شاد بمانیم بدونه گریه بدون غمو غصه بدون دلتنگی 

 

به که گوشم که دلم میخواهد اسمان باشیم نه ابر

 

کاش سهراب مرا میفهمید تا به جای تا شقایق هست

 

زندگی باید کرد می گفت تا دل شادی هست زندگی باید کرد

 

چرا که شقایق ها باختن در بازی این دنیا و چنان له

 

شدن در زیر پای من و تو و احساس و هوس

 

که دگر جانی برای عاشق شدن نماند

 

ای شقایق های وحشی که تو میبینی نه شقایق های عاشق

 

پس به خیال خود و شعرسهراب زندگی میکنی ودلخوش از این دیر زمان...

 

 

متاسفم
[ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, ] [ 21:43 ] [ فاطی ] [ ]


تصاویر زیباسازی وبلاگتون سری سوم

 

متاسفم
ادامه مطلب
[ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, ] [ 15:41 ] [ فاطی ] [ ]


تصاویر زیباسازی وبلاگتون سری دوم

 

متاسفم
ادامه مطلب
[ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, ] [ 15:37 ] [ فاطی ] [ ]


تصاویر زیباسازی وبلاگتون سری اول

 

متاسفم
ادامه مطلب
[ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, ] [ 15:31 ] [ فاطی ] [ ]


انســـــــــانهاى بــــــزرگ ،دو دل دارنــــــــد

 انســـــــــانهاى بــــــزرگ ،دو دل دارنــــــــد


دلـــــى که درد مى کشـــــــــــد و پنهـــــــــــــــان است


و دلـــــــــــــــى که میخندد و آشکـــــــــــــــار است

متاسفم
[ پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:, ] [ 18:51 ] [ فاطی ] [ ]


اگر روزی....

 اگر روزی دشمن پیداکردی ، بدان در رسیدن به هدفت موفق بودی


اگر روزی تهدیدت کردند ، بدان دربرابرت ناتوانند


اگر روزی خیانت دیدی ، بدان قیمتت بالاست

 

متاسفم
[ پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:, ] [ 18:32 ] [ فاطی ] [ ]


 می دانی … !؟ به رویت نیاوردم … !


از همان زمانی که جای ” تو ” به ” من ” گفتی : ” شما “


فهمیدم


پای ” او ” در میان است  . . .

متاسفم
[ پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:, ] [ 18:26 ] [ فاطی ] [ ]


توروزگار......

تو روزگار رفته ببین چی سهم ما شد …


از عاشقی تباهی


از زندگی مصیبت


از دوستی شکست و


از سادگی خیانت

 

متاسفم
[ پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:, ] [ 17:34 ] [ فاطی ] [ ]


 حیران شده ی گریه ی پنهانی خویشم


آرامشی از لحظه ی طوفانی خویشم


پنهان شدی و فکر  خیانت به سرم زد


شرمنده ی این حالت شیطانی خویشم 

 

متاسفم
[ پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:, ] [ 17:24 ] [ فاطی ] [ ]


نمی بخشمت

 نمی بخشمت به خاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی


به خاطر تمام غم هایی که بر صورتم نشاندی


نمی بخشمت به خاطر دلی که برایم شکستی


به خاطر احساسی که برایم پر پر کردی


نمی بخشمت به خاطر زخمی که با خیانت بر وجودم  تا ابد نشاندی

متاسفم
[ پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:, ] [ 17:14 ] [ فاطی ] [ ]


خیلی ها دلتو بشکنن و تو فقط سکوت کنی...

 بعضی وقتا مجبوری تو فضای بغضت بخندی



دلت بگیره ولی دلگیری نکنی



شاکی بشی ولی شکایت نکنی



گریه کنی اما نذاری اشکات پیدا شن 



خیلی چیزارو ببینی ولی ندیدش بگیری



خیلی حرفارو بشنوی ولی نشنیده بگیری



خیلی ها دلتو بشکنن و تو فقط سکوت کنی

متاسفم
[ پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:, ] [ 17:10 ] [ فاطی ] [ ]


دلم میخواهد....

 دلـــــــم مـــــی خــــــواهـــــــد

 


زنــــــدگــــی ام را موقـــتــــــــ

 

بــدهـــــــم دســــتـــــ یــــک آدم دیــــگــر

 


بـگــــــــویــــم تــــو بــــازی کـــــن تــا مـــن برگـــردم

 


نــســــوزیـــهـا

 

متاسفم
[ پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:, ] [ 17:5 ] [ فاطی ] [ ]


پس کی زندگی شروع میشود؟؟؟؟

 صفحه های تقویم مرا یاد گذر زمان می اندازند !


نمیدانم ، پس کی زندگی شروع می شود . 
. ؟

متاسفم
[ پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:, ] [ 17:4 ] [ فاطی ] [ ]


غمگینم ......

 غمگینم …


وقتی همه ی جفت ها

 

تنهاییَم را به رخم میکشند ،


حتی جوراب هایم …

متاسفم
[ پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:, ] [ 16:43 ] [ فاطی ] [ ]


 گاهی یه جور غمی تو دلته که

 

هرچی می گردی دلیلشو پیدا نمیکنی 


این جور غم ها بیشتر از ناراحتی

 

آدمو کلافه می کنه

 

متاسفم
[ پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:, ] [ 16:28 ] [ فاطی ] [ ]


به سادگی رفت

 به سادگی رفـت؛ نــه اینکه دوستم نداشت !


نـــــــــه ، فهمید خیییییییلی دوستش دارم !

متاسفم
[ پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:, ] [ 16:27 ] [ فاطی ] [ ]


 ”سـرد اسـت و مـن تـنهایـم “


چـه جمـلـه ای !


پــــُر از کـلیـشه …


پـــُـر از تـهـوع …


جـای ِ گـرمی نـشستـه ای و می خـوانـی :


” ســرد اسـت “…


یـخ نمـی کنـی …


حـس نـمی کنـی …


کـه مـن بـرای ِ نـوشتـن ِ همیـن دو کلمـه


چـه سرمایـی را گـذرانـدم …

متاسفم
[ پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:, ] [ 14:18 ] [ فاطی ] [ ]